عطر چای سبز

بلد نیستم فلسفی حرف بزنم پیچیدگی چندانی هم ندارم.
پس ساده مینویسم ساده بخوانید :)

+ به خاطر ادبیات ضعیفم پیشاپیش معذرت میخوام راستش هیچوقت ادبیات دوست نداشتم.

دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۹۴/۱۲/۲۰
    :)
پیوندهای روزانه

تغییر

چهارشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۴، ۰۶:۳۸ ب.ظ

روزمرگی یعنی یه خط صاف توی زندگی که هیچ بالا و پایینی نداره. یعنی هرروز و هرروز و هرروز یه سری مسیرای تکراری رو بری و برگردی خونه و منتظر بمونی تا یک روز دیگه هم بگذره و روز جدید شروع بشه.
زندگی این روزای من عجیب دچار روزمرگی شده... هرروز دارم تمام تلاشمو میکنم که فقط یه ذره با دیروزم فرق داشته باشه اما انگار فایده نداره. این روزا خیلی بیشتر از همیشه از خونه میزنم بیرون.  بعدِ دانشگاه، قبل دانشگاه، میرم پارک، سینما یا هندزفری میذارم تو گوشم و توی خیابونا قدم می زنم. آهنگ جدید دانلود میکنم، کتاب جدید می خونم، با آدمای جدید میرم بیرون، عکس می گیرم و....
ولی انگار فایده نداره. هروقت که میام خونه حالم خوب نیست. هروقت میرم دانشگاه خوب نیستم. هروقت با دوستای جدید قدم میزنم بعد از 5 دقیقه دیگه خوب نیستم. دیگه عکس گرفتن و دیدن ژستای خنده دارمون حالمو خوب نمیکنه. دقیقا نمیدونم چمه؟؟ فقط میدونم خوب نیستم.
وقتی به آینده ام فکر می کنم،  به 10 سال بعد، 20 سال بعد هیچی نیست. نهایتا دختری رو تصور میکنم که هرروز با خستگی میره بیمارستان و بعدازظهر خسته تر از صبح برمیگرده. هنوز که هنوزه نتونستم این تصویرو با دختری که با خوشحالی زندگی میکنه عوض کنم. آخه چطوری میشه کسی که از اول از رشته اش، کارش، چیزایی که داره میخونه خوشش نیاد 10 سال دیگه از زندگیش راضی باشه؟؟
تنها امیدواری این روزام جواب نتایج کنکوره که هنوز حتی تاریخشم اعلام نکردن. یعنی میشه قبول شده باشم؟ بابام که میگه قبول شدی ولی خودم میگم امکان نداره ولی اگه بشه...
فکر نمیکنم تا 1سال آینده از تهِ تهِ دلم چیز دیگه ای از خدا بخوام! برام دعا کنید.

۹۴/۱۲/۰۵
mahshid amini